آرمانگرایی نقطه عطف خواستهها و خواهشهای هر انسانی است. همه چیز را ایدهال دیدن و در چارچوب ایدهال حرکت کردن نمونهی بسیار مهمی از تحولات درونی به شمار میآید. همهی ما در امور روزمره خود خواستار کوتاهترین و دقیقترین مسیر جهت رسیدن به اهدافمان هستیم مثلاً کسی که میخواهد همراه خانوادهی خود از شهری به شهر دیگری سفر کند هزینههای سفر (هوایی یا زمینی)و یا وسیلهی شخصی یا عمومی را به خوبی میسنجد و مسیرهایی را که کمترین هزینه و بالاترین فایده و تفنن را دارد مد نظر گرفته و توشهی متناسب با آن راه را با خود بر میدارد.
دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد 1388 یکی از حساسترین انتخاباتهای دوران انقلاب در سی سال گذشته است. چهار سال پیش در پی روزمرگیشدن پروژه اصلاحات دوم خردادی نوعی از بدبینی و بیتوجهی به آن پروژه در سطح جامعه صورت گرفت که باعث شکست فاحش دکترمعین به عنوان نماد اصلاحطلبی در انتخابات گردید. در پی این سردرگمی اجتماعی و به دور دوم کشیده شدن انتخابات، هاشمی رفسنجانی به عنوان نماد سازندگی سالیان گذشته که اصلاحطلبان زیادی پشت آن سنگر گرفتند تا شاید مقداری از قدرت از دسترفته را بازیابی کنند؛ اما آن روی قدرت در هم تنیده کشورمان چهرهی حقیقی خود را نشان داد و در آخر سردار سازندگی را پذیرفت و همه چیز را به خدا واگذار کرد و با آه درون از این نتیجه دستکاری شده کاملاً ناراضی و ناراحتی بود.
بعد از روی کار آمدن احمدینژاد از توسط عوامل قدرت و حمایت شدید جناح به اصطلاح اصولگرا، انقلابی و آرمانی امید رفت که با یکدست شدن مجلس و دولت و نظام مشکلات عدیدهی اقتصادی و سیاسی و تبعض و بیعدالتی کمرنگتر شود و یکسانسازی سیستم کشور و مردم را به سر منزل رستگاری نزدیکتر نماید؛ اما نتیجه ظاهراً چنانکه انتظار میرفت حاصل نشد، حتی در بسیاری موارد پسرفتها ملموستر از قبل شده است. اما در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری فضای انتخاباتی در حال تغییر و تحول است و چنانچه که انتظار میرفت پیروزی جریانات مختلف از قبل قابل پیشبینی نیست. هر طیفی به قصد برد در حال گمانهزنی است اما نحوهی قرار گرفتن کاندیداها به چه ترتیبی است:
یکی از مهمترین شاخصهای رفاه اقتصادی در جوامع، شاخص بیکاری است، همانطور که تورم، سود بانکی و تولید ناخالص ملی به عنوان شاخص شناخته میشوند.
شاخص بیکاری در کشور در طول پنج دههی گذشته فراز و نشیبهای زیادی داشته است.
بعد از اصلاحات ارضی دوران پهلوی و برپا کردن کارخانجات صنعتی و بزرگ و ایجاد حوزههای جدید کاری، شیب بیکاری ملایمتر شد، اما بحرانهای اقتصادی در جهان و عدم مدیریت دقیق اقتصاد و تحولات سیاسی باعث بحرانیتر شدن این شاخص گردید.
از مهمترین عوامل مؤثر در بیکاری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تعداد صفحات : 2